زباله، زخمی کهنه بر پیکر بهشت ایران/ شاید فردا برای چاره دیر باشد

یادداشت مازندشورا: آلودگی‌هایی که به سبب دفن یا رهاسازی زباله به محیط وارد می‌شوند، افزون بر مشکلات زیست‌محیطی نظیر آلودگی منابع آبی، آسیب‌های جبران‌ناپذیری بر سلامت شهروندان خواهند گذاشت و اکنون، مازندران با فزونی آلودگی‌ها و مشکلات ناشی از انباشت زباله با بحران جدی به لحاظ اجتماعی، زیست‌محیطی و بهداشتی روبرو است

مازندشورا: اینجا مازندران است، همان زیبایی که زشتی‌ها و دردهای نهان بسیاری در دل خود دارد. آن چنان که در مجالی کوتاه و این فرصت محدود توان پرداختن بدان‌ها نیست. بیکاری، فقر، کمبود امکانات، مشکلات کشاورزی و زیست‌محیطی، مشكلات فرهنگی و ده‌ها و صدها موارد دیگر را فرصتی دیگر می‌طلبد و آنچه اکنون سخن از آن است زخمی است کهنه بر پیکره زیبای این سرزمین. سرنوشت زباله در مازندران همچنان دردناک است و همچنان بخش عظیمی از زباله‌های تولیدی به سبب موقعیت ویژه جغرافیایی و طبیعی این استان در کوه‌ها، جنگل‌ها، حاشیه رودخانه‌ها و دریا دفن و رهاسازی می‌شوند.

نباید از نظر دور داشت، آلودگی‌هایی که به سبب دفن یا رهاسازی زباله به محیط وارد می‌شوند، افزون بر مشکلات زیست‌محیطی نظیر آلودگی منابع آبی، آسیب‌های جبران‌ناپذیری بر سلامت شهروندان خواهند گذاشت و اکنون، مازندران با فزونی آلودگی‌ها و مشکلات ناشی از انباشت زباله با بحران جدی به لحاظ اجتماعی، زیست‌محیطی و بهداشتی روبرو است.

پیوستگی روستاها و شهرها و تراکم بالای جمعیت، بالا بودن سطح آب‌های زیرزمینی، نبود زمین مناسب برای دپو یا دفن زباله از سویی و عدم مدیریت صحیح در كاهش و نیز تبدیل، تصفیه و بازیافت زباله و عقیم ماندن اجرای طرح‌ها از سوی دیگر، معضل زباله را در استان مازندران پیچیده‌تر ساخته است.

نمونه شهر ساحلی محمودآباد نشان می‌دهد که به رغم اهتمام مسئولین شهری برای حل مسئله، مشکلاتی نظیر مسائل مالی، موقعیت جغرافیایی شهر که از سویی به دریا و از سوی دیگر به دشت و زمین‌های کشاورزی محصور شده است و نبود زمین مناسب را به یك یقین مبدل ساخته است، مقاومت‌های به حق محلی در جانمایی‌ها و نیز خدمت‌رسانی در سطحی گسترده‌تر از شهروندان محمودآبادی به دلیل مسافرپذیری منطقه، توان رویارویی با مشکل وجود ندارد و زباله‌ها همچنان در محل قدیمی دپوی موقت در ساحل زیبای دریای مازندران انباشته می‌شوند و سپس به منطقه عمارت جاده هراز منتقل می‌گردند.

 از این‌روست که به یقین باید گفت، برای حل مسئله اعم از اتخاذ راهکارهای موقتی و اساسی، باید اراده‌ای جدی و همگانی در سطوح استانی و ملی به وجود آید و با تولیت وزارت كشور و استانداری، شهرهای استان مكلف به مشاركت در ساخت پروژه های مشترك گردند و از آفت جزیره ای اندیشیدن و عمل كردن رهایی یابند كه اگر این مهم تحقق نیابد، مشكلات بیشتری را به این شهرها و استان به ویژه به لحاظ زیست محیطی وارد خواهد كرد.

شفافیت سازی، رسانه‌ای شدن و اعتراض‌های به حق محلی می‌توانند فرصت های مغتنمی را فراهم آورند تا با اتخاذ نگاه ملی و مدیریت یكپارچه استانی، چاره‌ای اساسی برای رفع این معضل قدیمی استان اندیشیده شود. می‌توان با پرده‌پوشی و پنهان کردن مسئله پیش رفت، آن چنان که سال‌ها چنین بوده است، لیکن اکنون زمانی است که باید اتخاذ راهکار اساسی و اقدام عملی به دغدغه‌ای همگانی تبدیل شود.

سال‌هاست که زشتی‌های این استان پنهان مانده است و حتی شاید زشتی امروز شهرهای مازندران و شهر محمودآباد را نیز نباید نشان داد اما باور بر این است که باید کاری کرد و مرهمی برای این درد کهنه یافت. شاید فردا برای چاره دیر باشد...

حمیده فرزانه (عضو شورای شهر ساحلی محمودآباد)

زباله مازندران طلای کثیف جنگل سواحل محمودآباد فرزانه